نگاهی به ۲مطلب اخیر گذرگاههای شخصی سروش و همچنين ملکیان استبداد سکولار و همچنين روشنفکران دینی
|نگاهی به ۲مطلب اخیر گذرگاههای شخصی سروش و همچنين ملکیان استبداد سکولار و همچنين روشنفکران دینی از مسیح داراب|
نشر دو مطلب در گذرگاههای تلگرامی عبدالکریم سروش و همچنين مصطفی ملکیان در روزهای اخیر اگرچه ظاهراً به یکدیگر ربطی ندارند، ولي بايد توجه داشت من ارتباط و رابطهای بین آن همها میبینم که اتفاقاً ارتباط و رابطهای عمیق است و همچنين معتقدم این دو مطلب را باید در عمل با هم دید و همچنين با هم فهمید. مطلب سروش در یک فایل ۵۹ ثانیهای است که او با عصبانیت از چیزی که آن هم را «استبداد سکولار» مینامد، حرف میزند و همچنين میگوید عدهای از او میخواهند اصلاً اسم دین را نیاورد و همچنين معلوم نیست در صورتي که اینها در ایران به اقتدار و قدرت رسیدند، چه بر سر دینداران میآورند! موضوع مطلب ملکیان، مقایسه بین دین و همچنين معنویت است که ایشان بر سبیل شیوه معمول خود، مقایسهای به دست داده است که برای آن هم دسته ازجوانان و همچنين نودانشجویان که گاهی به نوکیشی هم فکر کردن و انديشيدن کردن و انديشيدن میکنند، موجب جذابیت معنویت است و همچنين در مقابل، این مقایسه دین را دگم و همچنين سخت و همچنين گاهی بیمنطق معرفی میکند.
سروش در آن هم فایل صوتی که جهانی عبرت در آن هم نهفته است، میگوید: «در این جامعه خارج از کشور، هر وقت اسم دین را آوردیم، یک عدهای یک جوری شدند! آقا جان! بنده عقیده دارم. من ۶۰ سال شمسي با این نظر زندگی کردم. حاضر هم هستم در مورداش سخنفرسایی کنم. گوش تو را نمیآزارم و همچنين من به مقدار و اندازه خودم حق دارم بگویم من کیام و همچنين چی فکر کردن و انديشيدن کردن و انديشيدن میکنم. چند تا هم همفکر داریم، وقتی دور هم جمع میشویم باید بگوییم ما اینیم! قایم کنیم؟ شرمنده باشیم؟ خجالت بکشیم، چرا؟! و همچنين چرا دیگران اصرار دارند که این اسم (دین) را نیاورید؟! این موجود است، این واقعیت دارد. از نظر بنده شرافت هم دارد. من تعجب میکنم، یک عدهای استبداد سکولار بنا کردهاند! از همین حالا هم بنا کردهاند! اصلاً میگویند اسم دین را نیاورید! فردا در صورتي که به اقتدار و قدرت برسند، نمیدانم چه بلایی سر ما خواهند آورد؟!».
ولي بايد توجه داشت ملکیان نیز در مقایسه دین و همچنين معنویت آورده است: «دین در مورد خود دعوی صدق انحصاری دارد. معمولاً انسانهایی را که متدین به سایر ادیانند دعوت به تغییر دین میکند. بیشتر به خدای متشخص و همچنين انسانوار قائل است. بیشتر معطوف به بیرون از خود است. بیشتر معطوف به سعادت آتی و همچنين آن همجهانی است. مبتنی بر ایمان و همچنين تعبد است. معمولاً فاقد جنبه اسطورهای نیست. بیشتر خواهان این است که شخص کاملاً به معتقدات، اخلاقیات و همچنين عبادیات خاصی التزام ورزد و همچنين از آن همها عدول نکند. خطابش متوجه همه انسانهاست. دارای طبقهای به نام روحانیت است که وظایف و همچنين امتیازات خاص خود را دارند.
ولي بايد توجه داشت معنویت، در مورد هیچ دینی دعوی صدق انحصاری ندارد، بلکه هر دینی را تجربه معنویای میداند که از سایر تجارب معنوی بینیاز نیست. هیچ کسی را دعوت به تغییر دین نمیکند، بلکه از هر کسی میخواهد که واقعاً ملتزم به دین خود باشد. به خدای غیرمتشخص و همچنين ناانسانوار قائل است. کاملاً معطوف به درون خود است و همچنين با ساحات وجودی سروکار دارد. کاملاً معطوف به سعادت کنونی و همچنين این جهانی است، در عین اینکه منکر زندگی بعد از مردن و مرگ نیست به تعبیری، سعادت آجل را اولیه و همچنين بلکه رویه دیگر سعادت عاجل میداند. همه چیز را به همین جا منتقل میکند و همچنين از اینرو، آزمونپذیر است و همچنين تعبدی نیست. به هیچ منبعی ایمان و همچنين تعبد نمیورزد، بلکه همه احکام و همچنين تعالیم را به بوته آزمون شخصی میگذارد. به هیچ وجه، جنبه اسطورهای ندارد. یکسره خواهان حصول تجربه شهودی و همچنين بی واسطه عالم واقع است. از اینرو برای معتقدات، اخلاقیات، مناسک و همچنين شعائر تنها و فقط تا آنجا ارزش قائل است که به حصول آن هم تجربه بینجامد. خطابش تنها و فقط متوجه انسانهایی است که استعداد و همچنين قابلیت سیر و همچنين سلوک دارند، در عین حال که میکوشد حتیالمقدور انسانها را به این استعداد و همچنين قابلیت برساند. از آن همهایی هم که نمیتوانند اهل سیروسلوک باشند میخواهد براساس «هر چه بر خود نمیپسندی بر دیگران مپسند» زندگی کنند (ذومراتب بودن انسانها). دارای روحانیت نیست. اساتید معنوی طبقهای را تشکیل نمیدهند و همچنين امتیازات خاصی ندارند.»
ملکیان ظاهراً هیچ قضاوتی غیر از یک مقایسه ساده ندارد، ولي بايد توجه داشت واژههایی که در ویژگیهای دین بهره بري و استفاده کرده است، مثل انحصاری بودن، معطوف به بیرون بودن، معطوف به آینده بودن (در واقع فایدهای برای زمان حال نداشتن)، التزامآور بودن به احکام و همچنين عبادیات و همچنين امتیاز خاص روحانیت، نمایی سختگیرانه و همچنين گاهی بیمنطق از دین به نمایش میگذارد و همچنين در مقابل، دریچهای از بهشت معنویت مقابل مخاطب این سخنان میگشاید که جملات آن هم با «هیچ»، «به هیچ وجه» و همچنين «به هیچ منبعی» در مورد سختگیریها شروع میمي شود و همچنين وعدههایی به شنونده میدهد مثل آزمونپذیر بودن و همچنين درونی بودن (به تعبیری کاری به کسی نداشتن و همچنين کسی با تو کاری نداشتن!) و همچنين معطوف به سعادت زندگی کنونی بودن (به تعبیری برنامه جذاب و جالب و خوب داشتن برای زندگی دنیایی و همچنين لذت بردن از زندگی).
اگرچه اینها همه نظر ایشان است و همچنين در میان حتی روشنفکران دینی به روش کامل مورد پذیرش نیست و همچنين شکل ارائه این مقایسه نیز وهمانگیز و همچنين چالشبرانگیز است، ولي بايد توجه داشت برای برخی جوانان جذابیتهای خود را دارد که با آن هم ترجیح میدهند یک زندگی معنوی داشته باشند تا یک زندگی دینی! بیآنکه بدانند دین غیر از معنویت نیست و همچنين این مقایسهها و همچنين جداسازیها در عمل به کار کسی که میخواهد زندگی معنوی داشته باشد، نمیآید و همچنين دیگر اینکه این یک مقایسه جهتدار است و همچنين ذکر برخی از ویژگیهای «معنویت متمایز از دین»، شاید سهواً فراموش شده است، مثل بازاری بودن برخی انواع مکاتب معنوی که همچون کالایی که در شنبهبازارها خرید و همچنين فروش میمي شود، نه سابقه و همچنين عمق و همچنين ریشهای دارد و همچنين نه انسان را در برابر اصلیترین پرسشهای او که پرسشهای عمیقی است، یاری رساندهاند. رواج همین دیدگاه در مورد معنویت و همچنين مقایسه آن هم با دین موجب ظهور عرفانهای کوچهبازاری شده است که جامعه را در برابر عمیقترین پرسشها خلع سلاح میکند. چرا در جامعه کنونی سخن گفتن از معاد به عنوان چالش اصلی انسان در طول تمام تاریخ تا به این حد سخت شده است؟ زيرا و به درستي که کسانی در مقایسه معنویت و همچنين دین، معنویت را کاملاً معطوف به سعادت کنونی و همچنين اینجهانی معرفی کردهاند، گویی که دین برای زندگی دنیایی یکسره شقاوت و همچنين بدبختی آرزو کرده است!
چرا با برخی جوانان جامعه کنونی سخن گفتن در مورد اینکه «ازکجا آمدهام» هم به آن هم مقدار و اندازه «به کجا میروم آخر» دشوار شده است؟ زيرا و به درستي که در معنویت، نیازی نیست که بدانی از کجا آمدهای و همچنين چه فرقی میکند که تو چه کسی بودهای و همچنين برای چه آمدهای، خودت برای خودت برنامه جذاب و جالب و خوب سعادت و همچنين بهروزی تنظیم و همچنين اجرا میکنی و همچنين خوشبخت میشوی.
چنین جامعهای معلوم است که بر سر روشنفکران دینی خود فریاد برآورد که «از دین صحبت نکن!» و همچنين ترسی عمیق در وجود روشنفکر خود بیفکند که فردا روزی در صورتي که این سکولارها به اقتدار و قدرت سیاسی برسند، چه استبدادی برپا خواهند کرد. جامعهای که در آن هم، معنویت را چنین خوشفرم، آسانگیر و همچنين ظاهراً معطوف به همه رفتارهای خوب و همچنين منطقی معرفی کنی، دیگر از روشنفکر دینی خود نمیپذیرد که «دین شرافت دارد.» و همچنين در روز محالی که این جامعه سکولار به اقتدار و قدرت برسد، ابتدا ریش روشنفکر دینی را میتراشد تا در آن هم جامعه سکولار، آسانتر دین را از یاد ببرد.
چنین است که بین دو مطلب اخیر گذرگاههای شخصی ملکیان و همچنين سروش، ارتباط و رابطهای اصولی میبینیم. صحبتهای سروش را نباید دست کم گرفت. این چند جمله بسیار عمیق است. او احساس خطر میکند که سکولارها –که در جامعه دینی آزادانه حرف میزنند و همچنين به شیوه خود عمل میکنند- در صورتي که به اقتدار و قدرت برسند، استبداد سکولار ایجاد کنند. معتقدم سروش باید از خود بپرسد «سکولارها در من چه دیدهاند و همچنين چه ظرفیتی کشف کردهاند که از من- که برای دین شرافت قائلم- میخواهند از دین صحبت نکنم؟!»
چگونه میقدرت از سکولاریسم و همچنين استبداد سکولار هراسید، ولي بايد توجه داشت به لیبرالیسم رسید؟! در صورتي که امروز کسی منادی لیبرالیسم است و همچنين ویژگی لیبرالیسم را جایگزین کردن پارادایم حق به جای پارادایم وظیفه میداند، چگونه بدون عبور از گذرگاه سکولاریسم به این نقطه رسیده است؟
نگارنده به عنوان مستمع اکثر سخنرانیهای ملکیان و همچنين سروش، شاهدم که برخی مخاطبان در پایان سخنرانیها که نوبت به پرسش میرسد، گاهی چنین پرسشهایی میکنند و همچنين حتی گاهی سؤال میکنند چرا نماز میخوانید؟! و همچنين چرا ما نماز بخوانیم؟! حتماً خود این اساتید در دل به ایشان میگویند «عوضی گرفتهاید!»، ولي بايد توجه داشت آن هم مستمع زبانبسته فکر کردن و انديشيدن کردن و انديشيدن میکند «درست گرفته است!» مثلاً گمان میکند شیوه مواجهه ایشان با نظام اسلامی ایران، یعنی اینکه میتواند بر سر دین آنان هم فریاد بزند!
در یکی از همین سخنرانیها، مستمع که پیرمردی ساکن امریکا است، خطاب به سروش که اشارهای به سوره توحید دارد، میگوید: «من تا به حال این را نمیدانستم و همچنين اصلاً چه ضرورتی دارد به خواندن اینها با زبان عربی؟» و همچنين سروش با ناراحتی به او میگوید تو هر روز در حمام دوش میگیرید که ۲۰ دقیقه طول میکشد، در صورتي که نصف زمان یک دوش گرفتن را یک بار وقت بگذارید برای همیشه خواندن عربی این سوره را حفظ میکنید.
من هم معتقدم که مخاطبان برخی روشنفکران دینی ما، ایشان را عوضی گرفتهاند که فریاد میزنند برای چه از دین حرف میزنید، ولي بايد توجه داشت معتقدم چیزی در سخنان ایشان یافتهاند که به این طمع افتادهاند. در صورتي که معنویت را خوش و همچنين آسان و همچنين دین را ناخوش و همچنين سخت معرفی کردید و همچنين یا بهگونهای سخن گفتید که مخاطب گمان کند هر آنچه دیگران به تا حال در مورد دین گفتهاند و همچنين هماکنون میگویند، بافتههای ذهنی آنان است و همچنين اصل دین چیز دیگری است که هر کس باید با تجربه شخصی به آن هم برسد، باید منتظر فریاد سکولارها هم باشید، هرچند اطمینان میدهیم که آنان به اقتدار و قدرت سیاسی نخواهند رسید که بخواهند با «استبداد سکولار» بلایی بر سر تو بیاورند.
منبع: روزنامه جوون
انتهای پیام